ازدواج و تأخیر آن امری اجتماعی است. شکلگیری و تغییرپذیری آن در نزد افراد، در فرایند تعامل خود باجامعه و تحتتأثیر سطوح مختلفکلان، میانی و خرد بوده است.
پدیده ازدواج و تشکیل خانواده از جمله رخدادهای مهم و اساسی حیات بشری و مورد نیاز فوقالعاده جامعه انسانی درطول تاریخ بوده است.
از این رو علاوه بر ادیان و مذاهب، مورد توجه علومی چون تاریخ، جامعهشناسی، مردمشناسی، حقوق، اقتصاد، روانشناسی، تعلیم و تربیت، فلسفه، زیستشناسی و … قرار گرفته است.
بررسی سیر تحولات جوامع نشان داده استکه ازدواج و خانواده به عنوان نهادهای اجتماعی، در جریان تغییرات جهانی، دچار دگرگونی شده و ساختی نوین پیدا کردهاند؛ به طوری که ما با چهار خصوصیت عمده در زمینه ازدواج در جامعه ایرانی مواجه بودهایم: عمومیت ازدواج، پیشرسی ازدواج، ازدواج با خویشاوندان و ازدواج چندزنی اما با گذشت زمان و ایجاد تحول ساختاری در جامعه و ایجاد دگرگونیهای اساسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دوران مدرنیته، باز شاهد آن هستیم که این الگوها دستخوش تغییر شده است.
سن ازدواج
یکی از مواردی که در این راستا دچار دگرگونی فراوانی شده، سن ازدواج میباشد که در تشکیل خانوادهها نیز حایز اهمیت بسیار است.
آنچه امروزه درمیان جوانان به صورت یک چالش اصلی جامعه ایرانی در آمده، افزایش سن ازدواج آنان است: جوانانیکه ازدواج نمیکنند، جوانانیکه فرصت ازدواج نمییابند، جوانانیکه به خاطر سنتهای غلط اجتماعی مجبور به خانهنشینی هستند و همچنین جوانانی که دوست دارند مدتهای زیادی از عمر خود را مجرد باشند.
این مسایل وعواملی دیگر، دست به دست هم داده و پدیده سن ازدواج را به صورت یک مسئله درآورده است. زمان ازدواج و تشکیل خانواده از عوامل مختلفی تأثیر می پذیرد.
توسعه و نوسازی در دنیای جدید با تغییر سریع و قابل توجه شرایط اقتصادی و اجتماعی افراد، تغییر در زمان ازدواج و تأخیر آن به زمانهای دورتر را موجب شده است.
فروپاشی نظامهای خانوادگی گسترده، جایگزینی اقتصاد تجاری و صنعتی به جای اقتصاد کشاورزی سنتی، پیچیدهتر شدن تقسیم کار اجتماعی، گسترش تحصیلات همگانی و مشارکت بیشتر زنان در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی خارج از خانه، عواملی هستندکه درتأخیر ازدواج نقش دارن.
دنیای جدید باعث بالا رفتن سطح آگاهیهای اجتماعی، سواد عمومی و تحصیلات شده و به موازات آن، سطح توقعات و انتظارات زنان و مردان به مراتب بیشتر از گذشته شده است.
ازسوی دیگر، یکی از مباحث بسیار مهم درمقولۀ تغییرات اجتماعی، بحث مدرنیته است که به عنوان یک پدیده، دارای اثرات غیر قابل انکاری بر رخسارههای زندگی اجتماعی انسان، ازجمله خانواده و ازدواج میباشد.
کاهش تعداد ازدواجها و افزایش سن ازدواج ازاین گونه موارد هستند. ویلیام گود براساس تئوری مدرنیزاسیون، دگرگونیهای به وجودآمده درخانواده را نتیجه اجتنابناپذیر دگرگونیهای ساختاری(جامعه) و دگرگونیهای ایدئولوژیکی میداند.
به عقیده وی، زمانی که دگرگونیهای ساختاری در سطح کلان (دگرگونیهایی مانند صنعتی شدن، شهرنشینی و …) و به دنبال آن، دگرگونیهای ایدئولوژیک رخ میدهد، سازمانهای سطوح خرد (خانواده) نیز اجباراً باید خود را با این دگرگونیهای سطح کلان انطباق دهند.
مدرنیزاسیون در سطح فردی و اجتماعی بر پدیده ازدواج تأثیر میگذارد. از بین مهمترین شاخصهای مدرنیزاسیون میتوان به گسترش فرصتهای تحصیلی، تغییرات وسیع در نیروی کار و فعالیتهای شغلی، اشتغال زنان، بالا رفتن سطح انتظارات و شهر نشینی اشاره کرد.
افرادی که در مناطق شهری زندگی میکنند، به دلیل شیوههای زندگی متفاوت و نیز کنترل اجتماعی ضعیفتر نسبت به مناطق روستایی، ازدواجشان با تأخیر صورت میگیرد.
سوالات، نقد و بررسی